کتاب اربابان جدید جهان (پشت پرده مخملین)

اربابان جدید جهان» مجموعه ای است مشتمل بر مقدمه ای استادانه در جمع بندی جهان سیاسی – اقتصادی معاصر و چهار جستار درباره اندونزی، عراق، فتوحات امپریالیستی و اقتصادی غرب و سیاست های نهفته در پس نحوه رفتار استرالیا با بومیان آن کشور.

با وجود این محدود کردن توصیف «اربابان جدید جهان» به موارد فوق بسیار گمراه کننده است زیرا مطالب مطروحه در این کتاب به طیف کاملی از زندگی انسان ها می پردازد. آنچه مطالب متنوع و گسترده جستارهای مختالف کتاب را به یکدیگر پیوند می دهد عبارتند از پرداختن به مقوله «قدرت»، ماهیت امپریالیسم، اهداف «نظم جهانی» مورد نظر امپریالیسم و رسوا کردن منطق نظام مند، بی رحم و هولناکی که در پس فعالیت های نخبگان ابرقدرتمند اقتصادی و سیاسی نهفته است؛ افشای سکوت مرگبار رسانه های طیف غالب و مجامع علمی غرب، ژرفای نگرش نویسنده در بررسی موضوعات و کشورها در حیطه های سیاسی و تاریخی مورد نظر و اتکای او به مطالب کاملا مستند و دقیق و انجام تحقیقات طولانی و کامل و همچنین خشم پرشور نویسنده نسبت به مرگ ها و آلام ناشی از استثمار انسان توسط انسان.

در «اربابان جدید جهان»، واژه «جدید» را باید مشروط کرد. فصل مشترک تمامی بخش های این کتاب «میراث امپریالیسم کهنه» و «بازگشت آن در شکلی آبرومندانه» زیر لوای عناوینی از قبیل « جهانی شدن» و «جنگ با تروریسم» است. غالبا به اشتباه تصور می شود که «اربابان جدید» ابرشرکت های فراملیتی – و اکثرا آمریکایی – هستند که بر «تجارت جهانی» حاکمند. بی تردید، بزرگی این شرکت ها و گستردگی عملیات شان پدیده ای جدید است. مثلا شرکت «اتومبیل سازی فورد» از اقتصاد آفریقای جنوبی بزرگ تر و شرکت «جنرال موتورز» از دانمارک ثروتمند تر است. با وجود این، این باور رایج در میان مبارزان جنبش «ضدجهانی سازی» که «دولت تحلیل رفته است» و نیز این باور که «قدرت ابرشرکت های فراملیتی جایگزین دولت و – با بسط معنی – جایگزین امپریالیسم شده است» تصور گمراه کننده ای است.

کتاب حاضر در راستای کتاب های پیشینی همچون «دلیران: صداهایی از دور دست» و «طرح های پنهانی» است که با اعمال سیاستمداران، دموکراسی های مغرب زمین را با حاکمان مستبد و جنایتکار سایر نقاط جهان مقایسه می کند. تفاوت اصلی بین این دو، بر مبنای علت و معلول، دوری غربی ها از محل خونریزی ها و کشتار و پخش تبلیغات مکارانه ای است که ادعا می کند جنایتی که «ما» مرتکب می شویم جنایت نیست! بمباران های پنهانی و بدون مجوز قانونی که بیش از نیم میلیون دهقان کامبوجی را کشت و کوره عظیم آدم سوزی آسیا را شعله ور کرد از نظر «غرب»، جنایت محسوب نمی شود. طبق نتیجه گیری یک پژوهشگر آمریکایی، «تعداد کشته های عراقی از تعداد قربانیان سلاح های کشتارجمعی در طول تاریخ بیشتر است.» گویا صرف اینکه بیل کلینتون، جورج بوش، تونی بلر و دولت های «محافظه کار» پیش از او مسبب این کشتار بوده اند، چنین حکم می کند که اینها جنایت محسوب نشود!

هدف کتاب حاضر تاکید بر ضرورت یافتن هرچه سریع تر پادزهری برای چنین تبلیغاتی است که خطرات ناشی از آن کمتر از خطرات «جنگ سرد» نیست. در این شرایط، ضروری است از وجود این ضوابط دوگانه مهلک آگاه باشیم که «قانون بین الملل» و «جامعه بین الملل» اغلب ملک طلق یگانه ابرقدرت موجود است و خواسته های اکثریت شهروندان جهان را بیان نمی کند. ایالات متحده می تواند با همراه کردن چند کشور (تحت عنوان «نیروهای ائتلاف») به سایر کشورها حمله کند، حال آنکه قطعنامه های بی شمار «مجمع عمومی سازمان ملل» که خواستار اجرای عدالت برای فلسطینی ها است، حتی به اندازه کاغذی که رویش نوشته شده اند، برای ایالات متحده ارزش ندارد. همچنین ضروری است که استفاده معمول از واژه «ما» و سوءاستفاده از آن توسط یگانه ابرقدرت را بررسی کنیم. اگر قرار است «ما» با تروریسم بجنگیم، پس «ما» نیز باید ایالات متحده را مورد خطاب قرار دهیم تا به ترور خود در خاورمیانه، کلمبیا و سایر نقاط دنیا پایان دهد تنها آن وقت است که «ما» خواهیم توانست دنیای امن تری بنیاد کنیم.

نویسنده در این جستار عنوان می کند که اصلا «جنگ با تروریسم» در میان کار نیست! در شرایطی که برخی از اعضای «ائتلاف» که وظیفه خطیر «جنگ با تروریسم» را بر دوش گرفته اند– مثلا الجزیره، ترکیه، روسیه، چین، اندونزی – خود از جمله تروریست های تراز اول جهانند و در خط آمریکا حرکت می کنند، جنگ با تروریسم اصلا امکان پذیر نیست. جست وجو برای یافتن اسامه بن لادن نمایشی سیرک مانند برای مشغول کردن مردم است. هدف این جنگ کنترل است؛ کنترل سرشار نفت و مواد معدنی در منطقه آسیای مرکزی شوروی سابق توسط نوکران آمریکا، کنترل منطقه ای که از نظر راهبردی برای دو قدرت رقیب آمریکا در منطقه، یعنی روسیه و چین، از اهمیت خاصی برخوردار است.

اقدامات تروریستی ایالات متحده آمریکا در سراسر جهان به عنوان مبارزه با تروریسم و کشتار بیرحمانه مردم غیرنظامی موضوع بررسی جان پیلجر در سراسر جستار سوم است.

بنا به گفته جورج کنان، «وظیفه واقعی» آمریکا حفظ نابرابری و فاصله اقتصادی اش با بقیه جهان و «از سر به در کردن ملاحظاتی چون حقوق بشر، اعتلای سطح زندگی و دموکراسی سازی» است، که با آن همخوانی دارد.

نویسنده کتاب : جان پیلجر
زبان : فارسی
تعداد صفحات : 248 صفحه
نویسنده مطلب : Navid
حجم دانلود : 4.2 مگابایت
لینک دانلود : مستقیم - کمکی