در تشیع جنازه یک شهید شانزده ساله، از داخل وسائلش دفترچه ای پیدا کردند که روی آن نوشته بود: "دفتر گناهان من"
با تعجب دفتر را گشودند و داخل آن تنها سه چیز نوشته شده بود:
۱. سجده نماز ظهر طولانی نبود.
۲. امروز زیاد خندیدم.
۳. توی فوتبال یک شوتی زدم که از خودم خوشم اومد.
امروزه ما اگر یک نماز بخونیم، میشیم عارف و میریم بالای منبر برای خودمون.
همه دنیامون شده ریاکاری. سعی داریم که عادات خودمون رو به جامعه تحمیل کنیم. از خرد کردن افراد لذت میبریم و احساس قدرت میکنیم. اینقدر مردم غافل هستند که در مقابل حرف ابلحانه شان اگر سکوت کنی، میگویند : "حرف حساب جواب نداره خب"
وا حسرتا...........