این روزها با توجه به ضریب نفوذ ۲ میلیارد کاربر در دنیا ، ابزار آنلاین ها پیش از پیش پر اهمیت تر می شوند گاهی برای شما هم پیش آمده که در مکانی دسترسی به سیستم و نرم افزارهای خود نداشته باشید ، ابزار آنلاین ها بهترین راه حل برای رفع مشکل اورژانسی شما هستند هر چند قدرت مانور زیادی ندارند اما قطعا مشکل فوق را مرتفع می کنند .
به
وسیله این ابزار می توانید اندازه دلخواه صفحات وب را به صورت PDF تبدیل و
آنها را در مرحله بعدی چاپ کنید . یکی دیگر از مزیتهای این نرم افزار
تبدیل فرمت فایلها به کروم و فایرفاکس است .
بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
بازی Grand Theft Auto که به اختصار آن را GTA نیز می نامند یکی از پرطرفدار ترین بازی هایی است که کاربران کامپیوتر و کنسول هایی نظیر Play Station و Xbox خاطرات زیادی از آن را به خاطر دارند . در این بازی شما در نقش یک مجرم هستید که می بایست به انجام ماموریت هایی که توسط افراد مختلف به عهده ی شما گذاشته می شود بروید تا در ازای انجام آن دستمزدی دریافت نمایید . از ویژگی های منحصر به فرد این بازی به نوعی ادغام آن از دو گونه بازی های جنگی و ماشین سواری می باشد که از آن نمونه ای بی بدیل ساخته است . به تازگی نسخه IV این بازی منتشر یافته دارای که حجمی بالا و نیازمند کارت گرافیکی قوی می باشد . از این رو سایت دانلود کده با توجه به قابل اجرا نبودن نسخه جدید این بازی بر روی تمامی سیستم ها و همچنین تجدید خاطرات گذشته نسخه فشرده ی این بازی را به طور مجدد و البته به صورت رایگان در اختیار کاربران خود قرار می دهد .
ادامه مطلب ...
آوند چوبی
مکانیزم انتقال در آوند آبکش مکانیزمهای فعال و غیرفعال پیشنهادی، جهت توجیه انتقال در آوند آبکش نظریات مرتبط با انتقال در آوند آبکش را می توان به دو دسته فعال و غیرفعال تقسیم بندی کرد. فرض هر دو نوع نظریه بر این است که بارگیری در منبع و جذب در مخزن مستلزم صرف انرژی است با این تفاوت که نظریات فعال معتقد به صرف انرژی برای فرایند انتقال هستند و حال آنکه نظریات غیرفعال بر این باورند که انرژی، تنها برای حفظ کارایی عناصر غربالی و نه برای تحریک فرایند انتقال لازم است. یکی از اصلی ترین نظریات فعال آن است که مواد محلول موجود در یک سوی عنصر غربالی، به کمک جریانهای سیتوپلاسمی و حرکتهای دورانی پروتوپلاسم، به سوی دیگر آن حرکت کرده و از طریق برخی مکانیزمهای ناشناخته از خلال صفحه غربالی عبور می کنند. از آنجا که هرگز جریانهای سیتوپلاسمی در عناصر غربالی بالغ و درحال کار رویت نشده است لذا باید این نظریه را مردود دانست. افزون بر این هیچ شاهدی مبنی بر حضور رشته های نازک اکتین، که در عمل جریانهای سیتوپلاسمی در سایر سلولهای گیاهی دخیلند وجود ندارد. مدل فعال اولیه دیگر برای انتقال در آوند آبکش بیانگر آن است که پروتئین P، همانند رشته های نازک اکتین در ماهیچه ها و میکروتوبولها در مژکداران و تاژکداران، قادر است از طریق برخی حرکات دودی و انقباضی، نیروی محرکه لازم برای حرکت مواد محلول را فراهم سازد، هر چند که شواهدی مبنی بر شباهت پروتئینP به اکتین یا توبولین وجود ندارد. نوع دوم نظریه فعال بر این اعتقاد است که انرژی سبب می شود که مواد محلول از طریق صفحه غربالی، از یک عنصر غربالی به عنصر دیگر راه یابند. از آنجا که براساس تصاویر الکترونی بافت آبکش، این گونه به نظر می رسد که منافذ موثر در انجام نقش صفحه غربالی عموماً با کالوز و پروتئین P مسدود می شوند، لذا وجود مکانیزم انتقال فعال مواد محلول الزامی است اگر به هنگام کار، منافذ صفحه غربالی واقع در بین دو عنصر غربالی بسته شوند، آن گاه مدلهای غیرفعال انتقال بر مبنای جریان توده ای مواد محلول، غیرممکن خواهد بود. همانطور که بعداً خواهیم دید انسداد ظاهری منافذ صفحه غربالی در این تصویر، مصنوعی و ناشی از روش تثبیت نمونه می باشد به هنگام کار، منافذ صفحه غربالی واقعاً بازند و بنابراین وجود مکانیزم انتقال فعال مواد حل شونده در طول صفحات غربالی ضرورتی ندارد.براساس فرضیه جریان فشار، انتقال در آوند آبکش به کمک شیب فشار از منبع به مخزن انجام می گیرد نظریات غیرفعال انتقال، فرضیات انتشار و جریان فشار را شامل می شوند. انتشار کندتر از آن است که بتوان روی سرعت حرکت مواد محلول مشاهده شده در آوند آبکش تاکید کرد سرعت انتقال در آوند آبکش 1 متر در ساعت است، حال آنکه سرعت انتشار 1 متر در 8 سال می باشد! از سوی دیگر، فرضیه
امیررضا خندان
جریان فشار به عنوان محتمل ترین مکانیزم انتقال در آوند آبکش پذیرفته شده است این فرضیه نخستین بار به وسیله مانچ در سال 1930 ارائه شده و بیانگر آن است که جریان محلول در عناصر غربالی، تحت اثر اختلاف شیب اسمزی بین مخزن و منبع صورت می گیرد. اختلاف فشار به دلیل انجام بارگیری در منبع و تخلیه در مخزن تداوم می یابد. بارگیری آوند آبکش سبب افزایش فشار اسمزی عناصر غربالی در بافت منبع شده و این امر افت شدید پتانسیل آب را در پی دارد. در پاسخ به این شیب پتانسیل آب آب وارد عناصر غربالی می شود و فشار تورژسانس آن را افزایش می دهد. در انتهای مسیر انتقال، تخلیه موجب کاهش فشار اسمزی عناصر غربالی در بافت مخزن می شود. همزمان با افزایش پتانسیل آب آوند آبکش و برتری آن بر آوند چوبی، آب در پاسخ به شیب پتانسیل آب، آوند آبکش را ترک می کند و این امر، کاهش فشار تورژسانس عناصر غربالی آبکش مخزن را در پی دارد. اگر در طول مسیر انتقال هیچ دیواره ای وجود نداشت (که وجود دارد) و اگر تمام مسیر انتقال یک جزء غشایی واحد بود آنگاه اختلاف فشار منبع و مخزن به سرعت به تعادل می رسید، اما وجود صفحات غربالی مقاومت مسیر را به شدت افزایش می دهد و منجر به تولید و حفظ اختلاف فشار بین عناصر غربالی منبع و مخزن می شود. از دیدگاه فیزیکی، جریان توده ای درست همانند حرکت آب از درون یک لوله آبرسانی، محتویات عناصر غربالی را در طول مسیر انتقال به جلو می راند. توجه کنید که براساس این مدل، در سرتاسر گیاه مقداری از آب بین مسیرهای تعرق (آوند چوبی) و انتقال ( آوند آبکش) در حال چرخش است. از بررسی دقیق مقادیر پتانسیل آب در این گونه بر می آید که حرکت رو به بالای آب در آوند آبکش تحت اثر شیب پتانسیل آب از منبع به مخزن صورت می گیرد این حرکات آب، قوانین ترمودینامیک را لغو نمی کند، چرا که حرکت آب بیشتر به کمک جریان جرمی و نه پتانسیل اسمزی، صورت می گیرد. ضمن انتقال مواد از یک لوله غربالی به لوله دیگر، هیچ غشایی قطع نمی شود و مواد نیز با سرعتی معادل سرعت آب حرکت می کنند. تحت چنین شرایطی، فشار اسمزی، گرچه پتانسیل آب را تحت تاثیر قرار می دهد، اما هیچ نقشی در ایجاد نیروی محرکه لازم برای حرکت آب ندارد. بنابراین حرکت آب در مسیر انتقال بیشتر براساس شیب فشار و نه شیب پتانسیل آب صورت می گیرد. البته بدون هیچ تردیدی انتقال فشاری غیرفعال در مسیرهای طولانی در لوله های غربالی تماماً به مکانیزمهای انتقال فعال دخیل در بارگیری و تخلیه آوند آبکش وابسته است. این مکانیزمهای فعال، مسئول برقراری شیب فشار در اولین نقطه هستند. پیشگوییهای از مدل جریان فشاری از آنجا که فرضیه جریان فشاری مورد قبول عموم است، باید در ارتباط با پیشگوییهای مبتنی بر این مدل، به برخی نکات توجه کرد اول آنکه منافذ عناصر غربالی نباید بسته باشند چرا که اگر پروتئین P یا هر ماده دیگر این منافذ را مسدود کند، مقاومت در برابر جریان عناصر غربالی به سرعت افزایش می یابد. دوم آنکه در یک عناصر غربالی واحد انتقال دو جهته واقعی ( یعنی انتقال در هر دو جهت) رخ نمی دهد. جریان توده ای محلول، مانع از انتقال دو جهته می شود، چرا که در یک لوله، محلول تنها می تواند در یک جهت حرکت کند! در آوند آبکش، حرکت دو جهته مواد محلول تنها در دستجات آوندی مختلف یا عناصر غربالی متفاوت میسر است سوم اینکه با توجه به فرضیه جریان فشاری که یکی از نظریات غیرفعال است صرف انرژی زیاد برای انتقال
امیررضا خندان
مواد در بافتهای مسیر لازم نیست. در این مسیر، انرژی تنها برای نگهداری ساختمان عناصر غربالی و سلامت غشای سلول لازم است بنابراین چنانچه در بافتهای مسیر، تیمارهایی نظیر درجه حرارت کم، اکسیژن کم و بازدارنده های متابولیکی که فراهمی
ATP را کاهش می دهند اعمال شود. نباید انتقال متوقف شود. توجه داشته باشید که در ارتباط با وابستگی مکانیزم انتقال انرژی، دلیلی در دست نیست که مواد بازدارنده، انتقال را از طریق اضمحلال ساختمانی غشا و سلول و نه تنها از طریق کاهش فراهمی ATP متوقف می سازند. سلامت و کارایی غشای سلول برای حفظ مواد محلول در جریان انتقال و باز بودن منافذ صفحه غربالی برای جرکت رو به جلو این جریان لازم است. چهارم آنکه فرضیه جریان فشاری به وجود یک شیب فشار مثبت نیاز دارد بدین منظور باید فشار تورژسانس عناصر غربالی منبع، بیشتر از عنار غربالی مخزن باشد و اختلاف فشار نیز به اندازه باشد که بر مقاومت مسیر غلبه کرده و مواد را با سرعتی معادل آنچه اندازه گیری شده، حرکت دهد.
ممکن است مکانیزم انتقال در آوند آبکش بازدانگان با نهاندانگان متفاوت باشد سلولهای غربالی بازدانگان، از بسیاری جهات مشابه اجزای لوله های غربالی بازدانگان می باشند البته سطوح غربالی سلولهای غربالی نسبتاً غیرتخصصی هستند و به نظر نمی رسد که دارای منافذ باز باشند این منافذ به وسیله غشاهای متعددی که به شبکه آندوپلاسمی صاف مجاور سطوح غربالی متصلند، پر شده اند. قطعاً چنین منافذ با نیازهای فرضیه جریان فشاری تضاد دارد. به هر حال یا این تصاویر الکترونی با مشکلی در فرایند تثبیت همراه هستند و یا مکانیزم دیگری درانتقال بازدانگان ایفای نقش کرده است که شاید شبکه آندوپلاسمی در آن نقش مهمی دارد.
تقسیم و تشخیص مواد فتوسنتزی تقسیم، تنظیم مقادیر کربن تثبیت شده به مسیرهای مختلف متابولیکی می باشد در این منابع این مکانیزمهای تنظیمی، مقدار کربن اختصاص یافته برای ذخیره(معمولاً به صورت نشاسته) متابولیزم در سلولهای منبع و یا انتقال فوری به بافتهای مخزن را معین می کند. تخصیص، توزیع متفاوت مواد فتوسنتزی در کل گیاه است. مکانیزمهای تخصیصی، میزان کربن تثبیت شده برای هر یک از بافتهای مخزن را تعیین می کنند. از آنجا که بارگیری، تخلیه، تقسیم و تخصیص مواد فتوسنتزی در تعیین باروری محصولات زراعی نقش دارند لذا شدیداً مورد توجه قرار گرفته اند.
قله اورست
کوه اورست با نام نپالی ساگارماتا (به معنی سر آسمان) و نام تبتی کومولانگما بلندترین قله کره زمین است. ارتفاع قله آن از سطح دریا معادل ۸٬۸۴۸ متر (۲۹٬۰۲۹ پا) میباشد. این کوه در رشته کوههای هیمالیا در مرز منطقه ساگارماتای نپال و تبت در کشور چین قرار گرفتهاست.
در سال ۱۸۵۶، در طرح نقشهبرداری مثلثاتی بزرگ هند، برای اولین بار ارتفاع قله اورست –که در آن زمان با نام قله ۱۵ شناخته میشد- به مقدار ۸٬۸۴۰ متر گزارش شد. در سال ۱۸۶۵، نام انگلیسی رسمی اورست توسط انجمن سلطنتی جغرافیا بنابر توصیهنامه اندرو واگ، رئیس وقت ممیزی بریتانیا در هندوستان انتخاب شد. واگ نمیتوانست یک نام محلی و عمومی را پیشنهاد کند، چرا که در آن زمان امکان دسترسی افراد بیگانه به تبت و نپال وجود نداشت. با این حال، نام چامولونگما برای قرون متمادی در میان تبتیها و نپالیها رایج بود.
قله اورست توجه بسیاری از کوهنوردان در تمام ردهها را جلب کردهاست. از کوهنوردان حرفهای و مجرب تا کوهنوردان مبتدی که مایل به پرداخت مبالغ قابل توجهی هستند تا توسط کوهنوردان حرفهای راهنمایی شوند و صعودی کامل و موفقیتآمیز را رقم بزنند. با وجودی که مسیر استاندارد صعود این کوه، حاکی از عدم احتیاج به تجهیزات و حربههای حرفهای و دشوار است (صعود به قلههای هشتهزار متری دیگر از قبیل کی۲ و نانگا پاربات بسیار دشوارتر میباشد.)، عوامل خطر آفرین طبیعی از قبیل بیماری ارتفاع، بادهای شدید و آب و هوای نامطلوب نیز وجود دارند. تا انتهای فصل کوهنوردی سال ۲۰۰۷، ۳٬۶۷۹ صعود به قله از سوی ۲٬۴۳۶ نفر انجام گرفت. بر طبق آمار ثبت شده، اورست جان ۲۱۰ نفر را گرفتهاست که علاوه بر آن هشت نفر نیز بر اثر طوفانی شدید در سال ۱۹۹۶ جان خود را از دست دادند. همچنین شرایط نابهسامان ناحیه مرگ باعث میشود سقوط افراد باعث از بین رفتن آنها شود.
در سال ۱۸۰۸، کشور بریتانیا طرح نقشهبرادری مثلثاتی بزرگ هند را به منظور شناسایی مکان و نامهای بلندترین کوههای جهان آغاز نمود. در ابتدا تیم نقشهبرداری با حمل یک تئودولیت (دوربین نقشهبرداری) غول پیکر ۵۰۰ تنی (که برای حمل آن احتیاج به ۱۲ نفر بود) رفته رفته به سمت شمال حرکت کردند تا ارتفاعات را تا حد امکان اندازهگیری کنند. تیم مذکور سرانجام در دهه۱۸۳۰ به دامنههای رشته کوههای هیمالیا رسید. با این وجود کشور نپال به علت داشتن سوءظن تجاوز سیاسی و دیگر احتمالات موجود از ورود تیم بریتانیایی به این کشور جلوگیری کرد. همچنین تمام تلاشها و درخواستهای تیم نقشهبرداری با شکست مواجه شد.
در سال ۱۸۵۶ اندرو واگ ارتفاع قلهٔ اورست (بعدها با نام قله ۱۵) را ۸٬۸۴۰ متر گزارش کرد که این مقدار پس از چند سال محاسبه بر روی مشاهدات جمعآوری شده توسط طرح نقشهبرداری مثلثاتی، گزارش شد.
اخیراً ارتفاع این کوه، ۸٬۸۴۸ متر شناخته شد، با این حال مقداری اختلاف در اندازهگیری همواره وجود دارد. در نهم اکتبر ۲۰۰۵، پس از چند ماه اندازهگیری و محاسبه، سازمان ملی نقشهبرداری جمهوری خلق چین، رسماً ارتفاع این کوه را ۸٬۸۴۴٫۴۳ متر ± ۰٫۲۱ متر گزارش کرد. این سازمان مدعی است که این مقدار، دقیقترین و جامعترین مقداری بوده که در طول تاریخ برای این کوه گزارش شده. این ارتفاع بر اساس بلندترین نقطهٔ صخره و بدون محاسبهٔ ارتفاع برف و یخی است که روی آن را پوشانده. همچنین تیم چینی تودهای از یخ و برف به عمق سه متر اندازهگیری کردند که با اضافه کردن آن به ارتفاع اندازهگیری شده، همان مقدار محاسبه شده قبلی یعنی ۸٬۸۴۸ متر به دست میآمد. تغییر ضخامت این توده در طول زمان، باعث این میشود که هیچگاه نتوان ارتفاعی قطعی برای آن تعیین نمود.
چنین تصور میشود که حرکات صفحههای پوستهٔ زمین سبب افزایش طول قله و جابهجایی آن به سمت شمالشرق میشود. گزارشهای حاصل از دو محاسبه نشان میدهد که آهنگ تغییرات به صورت ۴ میلیمتر افزایش ارتفاع و ۳-۶ میلیمتر حرکت به سمت شمالشرق در سال است، اما دیگر محاسبات حاکی از آن است که جابهجایی بیشتر از این مقدار (۲۷ میلیمتر) بوده و حتی کاهش ارتفاع نیز پیشنهاد شدهاست.
اورست کوهی است که قلهٔ آن بیشترین ارتفاع از سطح آبهای آزاد را داراست. با این حال کوههایی دیگری نیز وجود دارند که مدعی لقب «بلندترین قلههای زمین» هستند. کوه مانو کیا در هاوایی، کوهی است که اگر ارتفاع آن از پایهٔ آن اندازهگیری شود، بلندترین قلهٔ زمین خواهد بود؛ ارتفاع آن از پایه به ۱۰٬۲۰۰ متر میرسد، با وجودی که تنها ۴٬۲۰۵ متر از آن بالاتر از سطح دریا میباشد.