عودلاجان، محله فراموششده تهران
از هر کوچه و پسکوچه این محله که گذر کنی، دیوارهای در حال ریختن، سردرهای قدیمی روبه خرابی، درهای چوبی قدیمی که فقط جای سوراخ کوبه روی آنها باقی مانده است و…..
خانههای تاریخی و کوچههای باریک تهران قدیم را بیشتر در محدوده خیابانهای ری، مولوی، امیرکبیر و مصطفی خمینی میتوان دید. محدودهای که امروزه در برخی فیلمها یادآور خاطرات نسل گذشته است و نام «بافت تاریخی عودلاجان» را یدک میکشد.
از هر کوچه و پسکوچه این محله که گذر کنی، دیوارهای در حال ریختن،
سردرهای قدیمی روبه خرابی، درهای چوبی قدیمی که فقط جای سوراخ کوبه روی
آنها باقی مانده است و بادگیرهایی را که به جای خنک کردن، گرد و خاک را به
خانه میآورند، میبینی.
خانههای آپارتمانی امروزی در کوچههای باریک و قدیمی، دیگر جایی برای
«لیلیهای» کودکان باقی نگذاشتهاند. نمیدانم کودکان امروز برای فرزندان
آیندهشان از چه بازیهایی خاطره میگویند.
رد هر دیوار را که بگیری، در سر پیچ تند کوچههای باریک، نامهایی به چشم
میخورند که امروز دیگر کمتر نشانی از گذشته دارند؛ «سرطون»، «ناظم
الاطبا»، «مشیر الخلوت» و «آقاموسی» شاید آخرین نامهایی باشند که پس از
گذشت حدود ۵۰ سال همچنان بر دیوار کوچههای قدیمی عودلاجان خودنمایی
میکنند.
حالا عودلاجان در محدودهای تاریخی که هر روز تراکم شهری ذرهذره آن را
میخورد، کوچکتر و شکستهتر میشود. بخش غربی این بافت تاریخی مانند دیگر
بخشهای شمالی، جنوبی و شرقیاش کمتر نشانی از گذشته را با خود دارد و هر
نشانی که در کوچههای این بافت از جمله بنا، مسجد یا خانهای تاریخی پیدا
میشود، یا به انبار و کارگاه تبدیل شده یا خالی از سکنه و در حال تخریب و
ریزش است.
مسجد مدرسه نظامالدوله، مسجد آقامیر، سقاخانه آقامیر، خانه دکتر
احسانی، خانه مؤتمن الاطبا، خانه امین نظام و خانه عزتالدوله از جمله
بناهای تاریخی هستند که در شرایط نامناسبی قرار دارند.
با این وضعیت، برخی از این خانهها به نام ایجاد آسایش و امنیت برای اهالی
محل توسط یک بنیاد تخریب میشوند تا شاید پس از جمعآوری کارتنخوابها،
معتادان و اراذل و اوباشی که مکانی امن برای کارهایشان یافتهاند، روزی به
یک مکان فرهنگی برای باقیماندههای عودلاجان تبدیل شود.
با این وجود، حمیده توسلی، جامعهشناس بهترین نقطه تهران و
پراهمیتترین بافت پایتخت را عودلاجان میداند و معتقد است که این بافت
تاریخی به یک نگاه ویژه نیاز دارد.
او گفت: برای حفظ بافت تاریخی فقط دستور و قانون نمیتوان داشت، مردم باید
بافت را حفظ کنند. عودلاجان یک بافت فرامحلهای، فراملی، فرامنطقهای و
بینالمللی است. حفظ آن یک ارزش است و همه ایران باید این را بدانند.
وی با اشاره به سابقه حدود ششهزار ساله تهران، ادامه داد: مردم تهران که
اکنون ادعای ششهزار سال تمدن را دارند، توانایی و قدرت نگهداری یکدهم
درصد از بافت قدیم را هم ندارند.
او با تأکید بر لزوم حفظ این میراث به هر قیمتی، بیان کرد: این کار به
آگاهی جمعی ما نیاز دارد، تا وقتی کسی از میزان ارزش ترمه مادربزرگ خود
اطلاع نداشته باشد، لزومی به حفظ آن نمیبیند.
توسلی افزود: همه ما به هویت نیاز داریم، ولی تهران یک شهر بیهویت است،
هر اتفاقی که مخاطب را به خود بیاورد، اتفاق خوبی است. هر شهری که نتواند
میراث طبیعی، فرهنگی و تاریخی خود را حفظ کند، موفق به داشتن توسعه پایدار
نمیشود.
بافت تاریخی عودلاجان در قدیمیترین منطقه تهران هر روز و در هر نفس به از بین رفتن نزدیک میشود.
شاید امروز این اتفاق برای بسیاری از مردم تهران و حتی ساکنان این بافت
اهمیت نداشته باشد و چه بسا از مدرن شدن آن خوشحال شوند، ولی روزی میرسد
که همه دلتنگ یک کوچهباغ، یک در و حتی یک سردر قدیمی میشویم که ما را به
تاریخ گذشتگان پیوند دهد.